در این مقاله در مورد تیلت در پوکر آنلاین صحبت می‌کنیم. تیلت اصطلاحا به حالت عصبی شدن بیش از حد گفته می‌شود به طوری که اوضاع از کنترل پوکر باز خارج می شود و او به مراتب بدتر بازی می‌کند.
همین حالا صحبت تلفنی‌ام با یک موس پرت کن تمام شد. یا شاید بهتر باشد به او بگوییم موس خرد کن. اسمش «هامفری» است. موضوعِ بحث آموزش پوکر بود. در طول مکالمه هامفری سوالهایی می‌پرسید که قبلا شنیده بودم:
سوال: آیا تو واقعا پیش از فلاپ پاکت آس را فقط محض اینکه این کار را کرده باشی، فولد کردی؟
جواب: بله. آیا فولد کردن پاکت آس دلیل بهتری می‌تواند داشته باشد؟
س: من دچار تیلت می‌شوم (عصبی می‌شوم) می‌توانی مرا درست کنی؟
ج: نه. ولی خودت می‌توانی.
س: چه تفاوتی بین نادیده گرفتن و بی تفاوتی وجود دارد؟
ج: نمی‌دانم و برایم هم مهم نیست.
خیلی خوب، اعتراف می‌کنم کسی این سوال آخر را از من نپرسیده است ولی اگر بپرسد آمادگی‌اش را دارم!
از هامفری خواستم تا در مورد تیلت شدنش بیشتر توضیح دهد:
«معمولا تیلت من فقط سوراخ کردن، کوبیدن، دندان به هم ساییدن، حالت تهوع و مریضی و بدحالی زیرپوستی است.»
«نه بابا، که این طور.»
«ولی بعضی مواقع خیلی بد می‌شود. انگار یک فنر خیلی سخت پیچیده شده از جنس فلز مستحکم با سرعت دیوانه‌واری رها شود. این فلز ناگهان بازوی مرا می گیرد و کنترل را به دست می‌گیرد. دستم موس را برمی‌دارد و بعد با نیرو و دقت پرتاب از طبقه سوم تا اول، موس را به دیوار پرت می‌کنم و شترق، موس آرام می‌گیرد و روی زمین تکه تکه می‌افتد، و من هم همین طور.»
«و تو اسم این را تیلت می‌گذاری؟»
«البته که تیلت است! چه چیز دیگری می‌تواند باشد.»
«من اسمش را می‌گذارم تجربه مذهبی»
«چی؟!»
«فکرش را بکن. تو رهایی پیدا کردی. آزاد شدی. نجات پیدا کردی. به نظر من شبیه صحبتهای مذهبی است.»
«من نجات پیدا نکردم! من به شدت خشمگین بودم!»
::: در اینجا صدای دم و بازدم می‌آمد :::
«بگذار ازت سوالی بپرسم.»
هامفری گفت «باشه»
«معمولا برد یا باختت در یک جلسه بازی چقدر است؟»
«فکر کنم در محدوده ۴۰۰$-۲۰۰$ باشد.»
«فرض کنیم به جای خرد کردن موس، همان جا نشسته بودی و به بازی ادامه می‌دادی، و بر خلاف جریان زیرپوستی مشمئز کننده‌ات شنا می‌کردی. فکر می‌کنی که بقیه جلسه چه EV داشته باشی؟»
«به هیج وجه خوب نبود»
«خیلی خوب. حالا یک سوال. قیمت یک موس چقدر است؟»
::: مکث :::
هامفری گفت «حق با توست. نجات پیدا کردم.»
«بله نجات پیدا کردی. این بار، ولی از حالا به بعد، کارت آسان نیست. حالا که این مسیر را دیده‌ای، باید یک تمرین انضباطی کاملا جدید را طراحی کنی، تمرینی که تا به حال در کره زمین سابقه نداشته است. آیا برای یک چالش آماده هستی؟»
«احتمالا. چی هست؟»
«وقتی مبادرت به تهیه موس جایگزینت کردی، با اهریمن تیلت اغوا می‌شوی. باید برای دفاع آماده باشی. مثل یک جنگجو، وگرنه مطمئنا به زنجیر کشیده می‌شوی.»
«ادامه بده»
«چه در راهروهای فروشگاه واقعی و چه در صفحات فروشگاه‌های مجازی، موس‌های زیادی پیش رویت می‌بینی. ولی باید فقط یک موس بخری. برای اینکه اگر -»
«اوکی، اوکی متوجه شدم. منظورت این است که اگر من چنان دچار تیلت می‌شوم که گاهی خرد کردن موس برایم EV+ است، باید از دست دادن موس ام را بپذیرم. ولی برای تضمین اینکه پول کافی برای خرد کردن موسم در می‌آورم، نباید هیچ وقت بیشتر از یک موس بخرم. خیلی ایده پیچیده‌ای نیست.»
«درست است. با این وجود موس خرد کن های حرفه‌ای خیلی کمی وجود دارند.»
«که این طور؟ نمی‌خواهی کمی راجع به اینکه چطور از همان اول اجازه تیلت شدن را به خود ندهم برایم سخنرانی کنی؟»
«به نظر می آید که حالا خودت پیش از من متوجه این قضیه شده ای.»
****
